شعر و متن عاشقانه
روزها فکر من اینست و همه شب سخنم که چرا غافل از احوال دل خویشتنم از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود به کجا میروم ، آخر ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا یا چه بود است مراد وی از این ساختنم
یک سال دیگه گذشت. و دوباره صفحه ی سفید دیگری پیش روی من گذاشتند تا پر .کنم .خدا کند این سال را َ رو سفید باشم و صفحهام را کم غلط تحویل بدهم
نوشته شده در یکشنبه 88/1/30ساعت
11:10 صبح توسط محسن آتیش نظرات ( ) | |
قالب وبلاگ : قالب وبلاگ |